داستان تاریخ

داستان تاریخ

داستان تاریخ
داستان تاریخ

داستان تاریخ

داستان تاریخ

موزه مردگان

در سراسر جهان کلیساها و موزه های مختلفی وجود دارند که جمجمه و اسکلت های انسان های قرن‌های گذشته که گاه در جنگ و نسل کشی جان خود را از دست داده اند و یا به مرگ طبیعی مرده و در گورستان های مقدس در کنار کلیساها دفن شده‌اند نگهداری و به نمایش درآمده‌اند.کلیساها و گورستان های مقدس در کنار موزه هایی که اجساد گورهای دسته جمعی ناشی نسل کشی در آنها نگهداری می‌شود مکان هایی است که صدها و گاه هزاران جمجمه و استخوان انسان های قرون گذشته در آنجا به معرض نمایش درآمده است.کلیسای "سدلک"، کلیسای "سانتا ماریا"، کلیسای "کاپلا داس اوساس" و کلیسای "دومونت"مشهورترین کلیساهای اروپایی هستند که در و دیوار و سقف آنها مملو از استخوان های مردگان است و در این میان کلیسای سدلک مشهورترین آنها است.کلیسای سدلک در جمهوری چک مکانی است که در آن از 40 هزار استخوان کوچک و 70 هزار استخوان کامل انسان برای تزئینات داخلی استفاده شده است.گفته می شود این استخوان ها متعلق به انسان هایی است که در اواسط قرن 14 قربانی طاعون و جنگ شدند. طبق اسناد به دست آمده فقط در سال 1318 طاعون باعث مرگ 30 هزار نفر در این منطقه شده است؛ در سال 1400 راهبان کلیسای گوتیک در سدلک کلیسای کوچکی ساختند و تصمیم گرفتند از استخوان این مردگان که در دخمه های مجاور کلیساها نگهداری می شدند برای تزئینات آن استفاده کنند. 
در این میان موزه هایی نیز در قرون بیستم و به دنبال نسل کشی های مختلف در سراسر جهان بوجود آمد که پس از کشف گورهای دسته جمعی برای یادآوری جنایت غیر انسانی تاسیس شد و استخوان های قربانیان در آن به معرض بازدید درآمد. موزه نسل کشی رواندا با بیش از 45 هزار اسکلت متعلق به نسل‌کشی سال 1994 در گوردخمه کلیسای کاتولیک "نیاماتای" روندا از مشهورترین آنها در جهان به شمار می‌رود. عکس هایی که پایگاه "آتلانتیک" از معروف ترین موزه‌های مردگان جمع آوری کرده است را در زیر می بینید.


دخمه مردگان کلیسای "بارتولومیو" در لهستان

 
ادامه مطلب ...

عقاب طلایی اروپا که به ایران می آید

یک قطار لوکس با هفتاد مسافر، روز چهارشنبه بوداپست، پایتخت مجارستان را به مقصد تهران ترک کرد. این اولین سفر قطاری است که در مسیر بوداپست - تهران حرکت می کند.قطار، با واگن های مجلل، از مناطق بالکان و تنگه بوسفور و کردستان عبور می کند و وارد ایران می شود. به گزارش خبرگزاری رویترز، هزینه سفر دو هفته ای با این قطار برای هر مسافر دست کم ۹ هزار پوند، رقمی در حدود ۱۴ هزار و ۳۳۳ دلار است.برخی مسافران که خواهان خدمات کامل و حمام اختصاصی در قطار هستند، تا ۲۵ هزار پوند خواهند پرداخت. مسیر این سفر که از مناطقی با منظره های زیبا عبور می کند، حدود ۷۰۰۰ کیلومتر است.تیم لیتلر، بنیانگذار تور «عقاب طلایی» گفت بلیت های اولین سفر قطار طی ۱۰ روز کاملا فروش رفت. او گفت در نظر دارد سال آینده میلادی نیز ۴ قطار اضافی برای انجام چنین سفری آماده کند.لیتلر به خبرگزاری رویترز گفت یک خلاء بزرگی در صنعت گردشگری برای افرادی که دوست دارند در رفاه و امنیت به ایران بروند، وجود دارد.او گفت قیمت سفر با قطارهای لوکس حدود هزار تا ۲ هزار دلار در روز است و هزینه سفر با قطار لوکس بوداپست به تهران نیز در همین حدود است.
لیتلر گفت این سفر تقریبا هیچ نگرانی امنیتی برای مسافران بوجود نمی آورد: زمانی که ۲۵ سال پیش سفر مشابهی به روسیه آغاز شد، مشکلات بیشتری وجود داشت چرا که «ما از مناطقی عبور می کردیم که مردم رسما گشنگی می کشیدند و ما با قطاری مجلل که در آن خاویار، ماهی خاویار و شراب عالی سرو می شد، وارد می شدیم.»به گفته این برگزار کننده تور، برخی از کشورها برای آنکه اطمینان دهند هیچ مشکل امنیتی بوجود نخواهد آمد، پیشنهاد کمک های بیشتری را کرده اند. او گفت دولت ایران که اعلام کرده آماده است برای توسعه صنعت گردشگری هزینه زیادی کند، برای امنیت تور ماموران نظامی در قطار مستقر می کند.برگزار کنندگان این تور همچنین با استفاده از یک شرکت استرالیایی باید در مورد تحریم های ایران اقداماتی را انجام می دادند.دایان، یکی از مسافران استرالیایی قطار به رویترز گفته بسیار مشتاق است که ایران را ببیند. او گفت دیگر کشورهایی که در مسیر قطار هستند را دیده و از دیدن دوباره آنها لذت می برد، اما ایران برای او «مرموز» است و از این بابت هیجان زده است. عکس های رویترز و آژانس عکس اروپا از داخل این قطار لوکس را در زیر می بینید.


 
ادامه مطلب ...

شارل دوگل در تهران

"مارشال دوگل" بی‌شک نام‌دارترین رئیس‌جمهور فرانسه در قرن بیستم بود. افسری میهن‌پرست که پرچم مقاومت ملتش را در سیاه‌ترین شب تاریخ فرانسه، بر دوش گرفته و تا دمیدن صبح امید از پای ننشست. بعد از پایان جنگ ویران‌گر، "ژنرال پتن" که داغ ننگ همکاری با مهاجمان نازی بر پیشانی داشت، محاکمه شد و دوگل قهرمان، به ریاست‌جمهوری فرانسه رسید. بااین‌حال، کارنامه‌ی سیاسی او ـ هم‌چون هر سیاست‌مدار دیگری ـ خالی از خطا نبود. از آن‌ جمله، عملکرد ژنرال در الجزایر. ژنرال دوگل، اواخر مهر سال 1342، سفری به ایران داشت. سفری که با استقبال مقامات دربار و نیز مردم مواجه شد. مردم تهران، از رفتار دوستانه و خلاف عرف دیپلماتیک دوگل که دراثنای عبور از خیابان‌های شهر از خودروی خود پیاده می‌شد و بدون ملاحظه تدابیر امنیتی به میان مردم می‌رفت، آنان را در آغوش می‌گرفت، شگفت‌زده شده بودند.



 
ادامه مطلب ...

مجموعه عکاس ایرانی برنده کتاب سال عکاسی امریکا

مجید سعیدی، عکاس ایرانی به عنوان برنده جایزه کتاب سال عکاسی آمریکا در سال 2014 معرفی شد.مجید سعیدی برای مجموعه عکسی با عنوان «زندگی در جنگ» با تمرکز بر جنبه‌های انسان‌دوستانه در خاورمیانه طی دو دهه اخیر و به تصویر کشیدن زندگی مردم خسته از جنگ و درگیری در افغانستان این جایزه را کسب کرد.سعیدی که دو سال پیش نیز نامزد کسب این جایزه شده بود، متولد تهران است و عکاسی را از سن 16 سالگی آغاز کرد و زمانی که 18 داشت برای عکاسی به مرز ایران و عراق رفت.تاکنون عکس‌هایی از سعیدی در نشریات مطرحی چون تایم‌، اشپیگل لایف‌، نیویورک تایمز‌، واشینگتن‌پست و بسیاری از نشریات خاورمیانه منتشر شده است.جایزه عکاسی یونیسف در سال 2010، جایزه هنری نانن در سال 2010، جایزه عکاسی خبری چین در سال 2013 و همچنین جایزه RPS ژاپن درسال 2013 از جمله جوایزی هستند که سعیدی تاکنون کسب کرده است.سعیدی جایزه «فتو اویدنس» سال 2014 را در رقابت با عکاسان بیش از 60 کشور جهان با پروژ‌ه‌هایی از قاره‌های مختلف جهان کسب کرد. گزیده ای از عکس های این مجموعه را در زیر می بینید.



 
ادامه مطلب ...

جشن های 2500 ساله

چهل و سه سال پیش در چنین روزهایی محمدرضا پهلوی در تدارک جشنی بود که در آن تاریخ به عنوان گرانترین و مجلل‌ترین میهمانی جهان شناخته می‌شد. در 20 مهرماه 1350 محمدرضا پهلوی با هدف بزرگداشت 25 قرن حکومت پادشاهی در ایران جشنی برگزار کرد که با بیش از سیصد میلیون دلار هزینه گرانترین و مجلل ترین جشن زمان خود بود.جشن های 2500 ساله شاهنشاهی در حالی با صرف هزینه های گزاف انجام می شد که در همان تاریخ متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت زندگی می‌کردند و بسیاری در داخل و خارج شاه را به خاطر این ولخرجی بی مورد مورد انتقاد قرار دادند.مراسم با قرائت خطابه محمدرضا پهلوی در برابر مقبره کوروش هخامنشی در پاسارگاد آغاز می‌شد و رؤسای جمهور، پادشاهان‌، نخست وزیران و هیأتهای بلندپایه بیش از یکصد کشور جهان سالگرد حکومت پادشاهی ایران را جشن می گرفتند. صدها نوع غذا و نوشیدنی‌های سفارشی ازخارج کشور وارد شده وخیابان‌های تهران و دیگر شهرها چراغانی شده، رژه نمونه سربازان سواره و پیاده نظام مربوط به دوره‌های مختلف سلسله پادشاهی‌، مهمترین وجه ظاهری این جشن‌ها بود.ویلیام شوکراس نویسنده کتاب «آخرین سفر شاه» در بخشی از کتاب خود پیرامون اقدامات شاه به بیان جزئیاتی از این میهمانی مجلل پرداخته و آن را یکی از عوامل افزایش نارضایتی علیه سلطنت و وقوع انقلاب اسلامی دانسته است.به روایت شوکراس در دشت خاکی خشک و مرتفع تخت جمشید اردوگاهی مرکب از خیمه‌های گران بها به وسیله «ژانسن» دکوراتور فرانسوی برپا شد و آرایشگران طراز اول از سالن‌های کارینا والکساندر پاریس به تخت جمشید پرواز کردند. «الیزابت آردن‌"» یک نوع کرم صورت تولید کرد که نام آن را «فرح‌» گذاشت تا در جعبه‌های مخصوص به میهمانان هدیه شود.«باکارا» گیلاس پایه دار کریستال طراحی کرد، «سرالین‌» جایگاه میهمانان را روی سفال‌های قرن پنجم پیش از میلاد ساخت‌. «رابرت هاویلند» فنجان و نعلبکی‌هایی ساخت که فقط یک بار مورد مصرف میهمانان قرار گرفت‌... «لان ون‌» اونیفورم‌های جدیدی برای کارمندان دربار تهیه کرد که نیم تنه آن به طرز شکیل ولی نه زننده با بیش از یک و نیم کیلو نخ طلا دوخته شده بود. دوختن هر یک از این اونیفورم‌ها، نزدیک به 500ساعت کار لازم داشت‌. غذاهای ضیافت تخت جمشید را نیز رستوران «ماکسیم‌» تهیه می‌کرد.بنا به نوشته شوکراس صورت غذای ضیافت شام جشن با مرکب سیاه روی صفحات پوست آهو نقش شد و با یک ریسمان تابیده طلایی بصورت یک کتاب کوچک باجلد ابریشمی آبی و طلایی صحافی شد. تخم بلدرچین با مروارید دریای خزر، ته دم خرچنگ با سس «نانتوآ»، خوراک پشت بازوی بره سرخ شده همچنین خوراک طاووس به سبک شاهنشاهی با سالاد مخلوط طبق سلیقه «الکساندر دوما» برخی از غذاهایی بود که در این مراسم سرو می شد.
میهمانی مجلل شاه از آن جهت که جنبه تبلیغاتی برای سیستم سلطنتی داشت از بازتاب رسانه‌ای قابل توجهی نیز برخوردار بود و به همین خاطر 600 روزنامه نگار و عکاس خبری در آن تاریخ میهمان ایران بودند تا پوشش خبری مراسم را انجام دهند. عکاسان مشهوری چون هوبرت لی کامپیون، الیوت ارویت، برونو باربی، ریموند دی پاردون، ژیل پرس و عباس عطار نام هایی بودند که برای پوشش تصویری مراسم دعوت شدند.تاکنون عکس های بسیاری از این مراسم پر زرق و برق منتشر شده که برخی مربوط به همین عکاسان هستند. در گزارش مصور زیر عکس های دو تن از این عکاسان انتخاب شده است. عکس های رنگی که از برونو باربی است و عکس های سیاه و سفید که توسط عباس عطار عکاسی شده است. عکس ها با کنفرانس خبری محمدرضا شاه درباره برگزاری جشن آغاز می‌شود و در ادامه ورود وی به شیراز، مراسم رژه سربازان با لباس ادوار مختلف تاریخ، ضیافت اصلی و حضور میهمانان از کشورهای مختلف را در بر می گیرد.


ادامه مطلب ...

مظفرالدین شاه و شکار پلنگ

شکار در میان شاهان ایران از گذشته نوعی نشان دادن کفایت و اقتدار شاهانه بود و به همین خاطر هرچه شکار قدرتمندتر، اقتدار شاه را بیشتر نشان می داد.شکار در میان شاهان قاجار مانند سلاطین گذشته نه تنها رایج بود که برای دوتن از آنان یعنی فتحعلی شاه و ناصرالدین شاه اهمیت ویژه ای داشت. در گزارش تصویری ناصرالدین شاه شکارچی عکس های برجامانده از شکار ناصرالدین شاه را دیدید. اما فرزند او نیز به راه پدر ادامه داد و مانند او گاه و بی گاه به دشت لار و دوشان تپه می‌رفت و شکار می کرد. از عکس های برجا مانده از مظفرالدین شاه اینطور بر می آید که او بیشتر از زدن قوچ و آهو به شکار یکی از درنده ترین حیوانات زیست بودم ایران علاقمند بوده است؛ یعنی پلنگ و یوزپلنگ.گرچه اکنون بسیاری از گونه های حیوانات وحشی در تهران در خطر انقراض قرار دارند یا حتی منقرض شده اند اما تهران در دوره قاجار با توجه به محصور بودن در کوههای البرز در شمال و دشتهایی چون ورامین در جنوب و همچنین مراتع و صیدگاههای وسیع شرقی آن از مناطق نادری به حساب می‌آمد که مرکز زیست جانورانی چون کفتار، گرگ، شغال، روباه، خرس، قوچ، آهو، پلنگ و یوزپلنگ بود و به همین خاطر شاهان قاجار برای نشان دادن قوت تیر خود چندان از پایتخت دور نمی شدند.گفته می شود منطقه دوشان‌ تپه یکی از مناطقی بود که پلنگ در آن زیاد وجود داشت و ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه زیاد برای شکار در آن اردو می زدند. شکار پلنگ اوج قدرت و کفایت شاه در آن زمان را نشان می داد و عجیب نیست که مظفرالدین شاه که بیشتر عمر شاهی خود را بیمار و رنجور بود شکار یوزپلنگ را برای نشان دادن سلامتی خود انتخاب می کرد.اهمیت شکار یوزپلنگ و پلنگ آنقدر زیاد بود که گاه اخبار آن در روزنامه ها نیز منتشر می شد. در روزنامه شرف در ربیع‌الاول 1302قمری که گزارشی از سفر اخیر و شکار ناصرالدین شاه نوشته آمده است: کوههای قرق دوشان تپه و جاجرود به واسطه بسیاری شکار، پلنگ زیاد دارد، چنانکه بندگان اعلیحضرت قوی شوکت اقدس همایون شاهنشاهی خلدالله ملکه و دولته تاکنون به مرور قریب بیست پلنگ در این شکارگاه به دست مبارک صید فرموده‌اند. از جمله روز بیست و یکم ربیع‌الاول که موکب همایونی تشریف فرمای دوشان‌تپه گردید، یک پلنگ به دست مبارک صید شد و چند نفر را هم زخمی کرد. باز به فاصلۀ سه روز دیگر که روز بیست و چهارم همین ماه بود، بندگان همایون شهریاری تشریف فرمای دوشان‌تپه شدند. در حالتی که برف به شدت می‌بارید و هوای در نهایت سردی بود، پلنگی پدید آمد، فوراً صید دست همایون گردید و چند تیر گلوله به دست مبارک به او زدند تا از پای درآمد. چون پلنگی بسیار قوی عظیم‌الجثه بود، که تاکنون چنین پلنگی دیده نشده بود، لهذا صورت آن ره به عینه از روی جثه و لاشه آن ساخته و در این روزنامه شریفه به طبع رسید و این پلنگ از سر تا دمش به قدر سه ذرع است.
 از عکس های معدودی که از مظفرالدین شاه در شکار برجامانده تعداد قابل توجهی از آن به شکار پلنگ و یوزپلنگ مربوط می شود که در حالت ایستاده بالای سر حیوان یا در حالی که نشسته و خنجری در دست به بدن حیوان ضربه می زند، گرفته شده است. عکس ها فاقد زیرنویس هستند و به همین خاطر عکاس آنها نامعلوم است.


 
ادامه مطلب ...

ناصرالدین شاه شکارچی

شکار در ایران قدمت بسیاری دارد و پیشینه شاهان شکارچی که قدرت و کفایت خود را با کشتن حیوانات به زیر دستان خود نشان می دادند به دوران باستان باز می گردد. در ایران باستان سواری، تیر انداختن و شکار کردن از محاسن شاهان برشمرده می شد و برخی از معروف‌‌ترین سلاطین ایران مانند کوروش و داریوش هخامنشی، اردوان اول اشکانی، انوشیروان عادل، قباد، بهرام گور، خسرو پرویز و یزدگرد سوم ساسانی، شکارچی های ماهری بودند که از هریک قصه ها درباره شکار کردن روایت شده است.در روزگار نه چندان دور و در عهد قاجار نیز شاهان به شکار توجه ویژه ای داشتند و فتحعلی شاه قاجار علی رغم جنگ هایی که در آن زمان با عثمانی داشت عباس میرزا را به میدان کارزار می فرستاد و خود شکارگاه را انتخاب می کرد.این علاقه بعدها به تمامی به نواده او ناصرالدین شاه منتقل شد و نقل است که او از هیچ فرصتی برای رفتن به شکار دریغ نمی کرد. ناصرالدین شاه چندین ماه از سال را با وجود مشکلات و خطرات آن زمان در سفر و شکار می‌گذرانید و بسیاری از کارگزاران حکومتی که چندان علاقه و شاید بنیه أی برای این کار نداشتند با خود همراه می‌کرد که حتی‌گاه به مرگ برخی از آنان که از لحاظ سنی فرتوت بودند منجر می‌شد. چنان که عین الملک که مورد محبت شاه بود در منطقه کن در شمال غربی تهران در حین شکار شاهانه جان داد که موجب تکدر خاطر شاه را فراهم کرد به طوری که از آن سال دیگر برای شکار به کن نرفت.در آن سال ها شکار در سراسر مملکت برای همه مجاز بود به استثناء شکارگاههای سلطنتی که در مجاورت پایتخت بود و تحت حفاظت شکاربانان قرار داشت. این شکاربانان طبق معمول در قبال گرفتن رشوه شکارچیان را بدان مناطق راه می‌دادند.مراکز شکار اطراف تهران عبارت بودند از کن، دوشان تپه، دره لار، شهرستانک و سرخه حصار و البته در مسافرتهای طولانی مناطق بسیاری از ایران در زمره مناطق قرق شده قرار می‌گرفتند. حیواناتی که شکار می‌شدند نیز عبارت بودند از کفتار، گرگ، شغال، روباه و دله، یوزپلنگ، سیاه گوش، شیر بدون یال خوزستان، پلنگ، خرس، قوچ و آهو و کل.وسایل شکار در این سفر‌ها به غیر از تفنگ سگ تازی بود که هیچ خرگوشی از دست او ایمن نبود و در شکارهای هوایی و پرندگان از باز و قوش تربیت شده استفاده می‌شد. حیوانات صید شده نیز با چاپارهای سریع السیر به صاحب منصبان و عالی مقامان حاضر در اردو و یا در شهر و همچنین سفارتخانه‌های اروپایی فرستاده می‌شد و همراه آن نامه أی از طرف می‌رشکار دربار فرستاده می‌شد که ضمن آن یادآوری می‌گردید که همه شکار‌ها به دست مبارک اعلیحضرت انجام گرفته است. 
در عکس های زیر که توسط عکاسان دربار گرفته شده و به درستی عکاس هر یک مشخص نیست اردوی‌های شاهی در دشت لار و دوشان تپه همراه با جمعی از درباریان و نزدیکان شاه نشان داده شده که به قصد شکار انجام گرفته است.


 
ادامه مطلب ...

محمدعلی کلی

آخرین اخبار از وضعیت سلامت محمد علی کلی گویای آن است که بیماری این اسطوره ورزشی در حال پیش روی است و او دیگر از سخن گفتن هم عاجز است. رحمان بردار محمد علی کلی که قبلا گفته بود بوکسو معروف نخواهد توانست تا پایان سال جاری دوام بیاورد در تازه ترین خبر از وضعیت جسمی بردارش گفته که بیماری محمد علی کلی در حال پیشروی سریع است و او دیگر نمی تواند حرف بزند.مریم دختر محمد علی کلی نیز اعلام کرد پدرش در اولین نمایش فیلمی که با اتحاف به وی تهیه شده، شرکت نکرده است؛ او گرچه اکنون در خانه و در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می کند اما 48 سال پیش در چنین روزهایی در اوج قدرت و شهرت قرار داشت.کاسیوس مارسلیوس کلی که در ژانویه سال 1942 در لوئیس ویل امریکا به دنیا آمد یکی از اسطوره های ورزش و قهرمان بوکس سنگین وزن جهان بود که در سال 1961 به دین اسلام گروید و نام خود را به محمدعلی تغییر داد.سلسله افتخارات او با قهرمانی در المپیک رم در سال 1960 آغاز شد و 4 سال بعد و در سال 1964 با قهرمان سنگین وزن بوکس جهان ادامه یافت؛ پس از این تاریخ بود که نام کلی بر سر زبان ها افتاد از یک سو به دلیل طرز مشت زدنش و از سوی دیگر به خاطر حرف های جنجالی اش. او همواره با سخنانش نگاه ها را به سوی خود جلب می کرد.گفته می شود زمانی که در فینال قهرمانی جهان بر "لیستون" حریف نام آور خود پیروز شد، گفت: من یک هیولای بزرگ و بد طینت را شکست دادم که همه را شکست داده و کسی حریفش نبود. تا این که ناشناخته ای به نام کاسیوس کلی از کنتاکی آمد و او را متوقف کرد.شهرت کلی که آن سال ها دیگر به اسلام گرویده و نامش به علی تغییر یافته بود با سرپیچی از حضور در جنگ بیشتر شد. او هنگامی که در سال ۱۹۶۷ برای جنگ در ویتنام به خدمت فرا خوانده شد با بیان اینکه اسلام با جنگ مخالف است حاضر به اعزام نشد و در پی آن به 5سال حبس محکوم شد. او با پرداخت پول، از زندان جان به در برد اما عنوان قهرمانی جهان و مدرک بوکس از او گرفته شد. 
"توامس هوپکر" عکاس آلمانی در اوج شهرت او در سال 1966 یعنی اندکی پیش از آنکه کلی به خدمت فراخوانده شود چند وقتی را با قهرمان سنگین وزن بوکس گذراند تا زندگی او را به تصویر بکشد؛ همراه با او در خانه و خیابان در تمرین و استراحت حضور داشت و عکاسی می کرد. آنچه می بینید گزیده ای از کتابی است که بعدها هوپکر از محمد علی کلی منتشر کرد و بیشتر بر زندگی شخصی او و ارتباطش با مردم در شیکاگو تمرکز دارد.



 
ادامه مطلب ...

شلیک کن، ترسو! تو قرار است یک مرد را بکشی...

گروهبان ماریو ترآن پا پس می‌گذارد، چشم‌هایش را می‌بندد و رگبار می‌گشاید. نهم اکتبر 1967، ساعت یک و ده دقیقه‌ی بعدازظهر، لا ایگِرا بولیوی، نقطه پایان زندگی پزشک سی‌ونه‌ساله‌ی آرژانتینی ارنستو چه‌گوارا ست.بعدازظهر همان روز، جسد چه را به وایه‌گرانده بردند و در اتاق شستشوی بیمارستان نوئسترو سینیور د مالتا، دو مرد و یک زن پرستار، جسد را تمیز کردند، موهایش را آراستند و به پیکر چه فرمالدیید تزریق کردند تا جلوه مناسبی برای بازدیدکنندگان داشته باشد.


  ادامه مطلب ...

زندگی روزمره در بازار تبریز

بازارهای ایران، از قدیم تا به‌حال فضاهایی برای زندگی، گذران زمان، اوقات فراغت، کاسبی و بسیاری کارکردهای دیگر بود‌ه‌اند که این تنوع کارکردی به غنای این فضاها افزوده است.بازار تبریز، با حفظ صورت و سازوکارهایی سنتی و ایجاد فضایی برای زندگی رومزه در ابعاد مختلف آن، یکی از فضاهایی است که زندگی قشری از مردم ایران را به تصویر می‌کشد. این مکان‌ها پس از سال‌ها نه تنها از میان نرفته‌اند، بلکه با حفظ کارکردهایشان همچنان نقشی مهم و کلیدی را در شهرهای مختلف ایران ایفا می‌کنند. تصاویر که توسط علی حق‌دوست در خبرگزاری مهر منتشر شده‌اند، بازار تبریز و روزمرگی در آن را به زیبایی به تصویر می‌کشد.


 
ادامه مطلب ...